در باب رفتارشناسی نمایندگان گیلانی مجلس؛ سودای سیمرغ!
ارسال شده در : سهشنبه, سپتامبر 11th/ 2018ساعت 6:38 ب.ظنمایندگان گیلان هم از این قاعده مستثنی نیستند. آنها وقت بسیار کمی دارند تا باز به چشم مردمی که به عملکرد آنان در پارلمان چشم دوخته اند؛ خوش بیایند. یکی از آتش زدن انبار مارک آدیداس تا قابلیت دفاع نداشتن رفتار داور ایرانی در جام جهانی روسیه، تا افشای نام نماینده گوینده “دختر خوشگله” و انداختن توپ در زمین جبهه پایداری سخن می گوید، دیگری آه و ناله و افغان و سودا در باب چند موضوع کلیشه ای که مدتهاست دیگر حنایش برای خودشان هم رنگی ندارد؛ یعنی چای، برنج، تغییر کاربری و…. که سالهاست از پشت تریبون مجلس راجع به آن صحبت شده است. نماینده دیگری به صوت رندوم هر چند ماه یکبار از استخدام معلمان حق التدریسی خبر می دهد و دیگری از مافیای دارو و مشکلات درمان و بیمارستانهای گیلان و اوضاع اقتصادی کشور!
فرشته رضایی
چیز زیادی به انتخابات سال ۹۸ باقی نماینده است. حال و هوای این روزهای مجلس دیدنی است. یکی از مشکلات کشور داد و فغان میکند، آن یکی از فراکسیون خارج میشود، دیگری پشت تریبون نزاع ایجاد میکند و در پی امضا برای استیضاح فلان وزیر است و یکی هم، تنها دغدغهاش ترویج دینی است!
نمایندگان گیلان هم از این قاعده مستثنی نیستند. آنها وقت بسیار کمی دارند تا باز به چشم مردمی که به عملکرد آنان در پارلمان چشم دوخته اند؛ خوش بیایند. یکی از آتش زدن انبار مارک آدیداس تا قابلیت دفاع نداشتن رفتار داور ایرانی در جام جهانی روسیه، تا افشای نام نماینده گوینده “دختر خوشگله” و انداختن توپ در زمین جبهه پایداری سخن می گوید، دیگری آه و ناله و افغان و سودا در باب چند موضوع کلیشه ای که مدتهاست دیگر حنایش برای خودشان هم رنگی ندارد؛ یعنی چای، برنج، تغییر کاربری و…. که سالهاست از پشت تریبون مجلس راجع به آن صحبت شده است. نماینده دیگری به صوت رندوم هر چند ماه یکبار از استخدام معلمان حق التدریسی خبر می دهد و دیگری از مافیای دارو و مشکلات درمان و بیمارستانهای گیلان و اوضاع اقتصادی کشور!
صد البته بسیاری از این نطق ها بازگو کننده دردهای اجتماعی و سیاسی و اقتصادی کشور است اما یکی دیگر از جدیدترین روش ها برای روزهای شبه انتخاباتی نمایندگان، طرح ها و پروژه های بزرگ استانی است. دیگر همگرایی حزبی و لیستی و جناحی به کناری نهاده می شود و این فقط طرح و پروژه های شهرستانی و استانی است که امتیاز را بالا می برد. صحبت از حزب و دسته و پایبندی به لیست مربوط به شب انتخابات است؛ به درد احزاب می خورد که شب انتخابات بدون لیست نمانند و بدون آنالیز مناسب لیست را ببندند و بروند سراغ پاتوق های سیاسی شان. اما اکنون برد با چهرههایی مردمی است و هر چه چهره نماینده مردمی تر ، وضعیت رای بهتر.
از این رو به حالتی که تقسیم غنایم باشد، یکی سد سازی را بر می دارد، دیگری منطقه اقتصادی شدن بندر، آن یکی مسئول پیگیری سیاست ارزی میشود، دیگری ایجاد شهرک صنعتی در فلان روستا! راستی از سایت نفتی خزر چه خبر؟
آنوقت اظهارنظرها یکی یکی رو میشود:”مخالفت با سد لاسک کار رسانههای زرد بود!”، “سد لاسک کمک به تامین مردم فومن است!”، “آقای دولت هزاران تن برنج خارجی وارد شد”، “اقای وزیر پهنای باند و قضیه بازار دارو چه شد؟” چند نفر هم به اجرای پروژه های کوچک آسفالت و زدن کمد در باشگاه ورزشی و چند بنر تبریک و تشکر بسنده می کنند.
راستش آدم اینها را که میبیند دلش کباب میشود، چقدر دلسوزی و توجه نسبت به فعل و انفعالات جامعه در مجلس وجود دارد. گویی جشنواره ای به سبک سالانههای فیلم در راه است و هر کدام بهتر نقششان را بازی کنند، میتوانند “سیمرغ” را تصاحب کنند. سودای سیمرغ بد دردی است و نمیشود که همیشه “شهاب حسینی” و ” ترانه علیدوستی” و ” نوید محمدزاده” و به تعبیر کیهان چند هنرمند خودفروخته و عامل اجنبی جایزه سودای سیمرغ را ببرند.
آنوقت گیله مرد و گیله زن بخت برگشته که گوشش از این حرفها پر است تنها چیزی که نمی بیند، نمایندگی درد و رنج بودن برخی در خانهی ملت است و تنها چیزی که میبیند شوی انتخاباتی و یا دست کم صندوق سیار ستاد انتخاباتی بودن، پشت تریبون مجلس است. سخنرانی های پر سر و صدا که بعضا با تعارفات رییس مجلس ختم به خیر می شود و بعد آخر هفته ها که به حوزه انتخابیه می آیند و آدم نمی داند این حد از توسعه نایافتگی را کجای دلش بگذارد؟!