رشت دردمندی که ساخته اید چه جور شهرداری می خواهد ؟
ارسال شده در : دوشنبه, اکتبر 8th/ 2018ساعت 4:37 ب.ظشهر دردمند ما دیگر توان این بازی ها را ندارد | رشت شهرداری می خواهد که دوباره شهر را به روزهای طلایی خویش باز گرداند اگر سیمرغ شویم می توانیم پرواز کنیم و پرواز بالی از جنس امید می خواهد
پایگاه خبری تحلیلی گیل فام |سرمقاله: غلامرضا مقدسی | دیر زمانی از انتخابات شورای شهر نمی گذرد ، در خوشبینانه ترین نگاه ، روزهایی را به یاد می آوریم که عده ای که دل در گرو شهر بارانهای نقره ای داشتند ، با مشاهده آنچه بر شهر و زادگاهشان می گذشت ، برای التیام دل دردمند همشهریانشان قد علم نموده و از یک سو مشکلات و معضلات مدیریت شهری را بر می شمردند و از سوی دیگر راهکارهای طلایی ارائه می داشتند ، از یک سو مدیران شهری را ناتوان و … می نامیدند و از سوی دیگر خویش را توانمند و ناجی شهرشان قلمداد می نمودند و این نیز همچون دیگر رویدادهای تاریخ شهرمان گذشت و به هر طریق رای هایی از سر عقل یا احساس وارد صندوقها گردید ، و یازده نفر بر کرسی های سکانداری شهرمان نشستند ، یازده نفری که تفاوتهای بسیاری را در دانایی ، توانایی ، دانسته ها ، تجارب ، سن و سال ، باورهای سیاسی و جایگاه اجتماعی و سوابق کاری نشان می دادند .
حتی نگاهی آماری به تفاوتهای معنی دار تعداد آرای نوشته شده برای هر یک ازایشان نیز موید این مهم بود که مردم رشت ، بصورت جزیره ای و در دسته بندی های خاصی که حتی برخی از آنها از هیچ فرمول ریاضی و تحلیل منطقی و جامعه شناختی پیروی نمی نمود باز هم شگفتی آفریده اند ، و رشت عزیز پس از یکسال بر گرده نحیف و سالخورده خویش بارهای کهنه و نافرم و زخم های دیرین را به سختی تحمل می نماید و اگر هیچ به این دردها افزوده نشده باشد ، هیچ از آن کم نگردیده و آنچه از دست رفته است قریب به یکسال فرصت بهبود بوده است که اگر به طلا بودن زمان اعتقادی اندک وجود داشته باشد و یا به کلام مولای متقیان مبنی بر فرصتها همچون ابر بهاری در گذرند نیک بنگریم ، بیم آن داریم که فرصتهای بهاری شهرمان به خزانی غم انگیز و در پس آن زمستانی سرد بدل گردد .
اما در پس یک تجربه ناموفق که از ورای اتفاق نظر و رای مطلق یازده نفره شورای شهر به حذف ثابت قدم و شهرداری آقای نصرتی حاصل شده بود ، این روزها شهرمان در انتظار شهردار دیگری ست تا با دم مسیحایی خویش و به مدد درایت و توانایی های ذاتی و اکتسابی و توان کار تیمی و … بدهی های چند صد میلیاردی شهرمان را پرداخت نماید ، قفل ترافیک را باز کند ، رودخانه های آلوده مان را به روزهای زر و گوهر باز گرداند ، آبگرفتگی نباشد ، خدمات عمومی و حقوق شهروندی باشد ، منظر شهری زیبا گردد ، و در یک کلام رشتوندان از زندگی در این شهر لذت برده و یا حداقل احساس نا امنی و نگرانی نداشته باشند ، به راستی درد شهرمان چیست و عامل نگرانی رشتوندان کجاست ؟
شهر بارانهای نقره ای باران می خواهد یا از ترس آبگرفتگی مردمانش از باران می هراسند ؟ اولیت شهرمان حل معضل زباله است و یا ترافیک و یا زیبایی شهری ، پیاده روهایمان بایستی عریض شوند یا خیابانها ، کبوتر های سبزه میدان را به خاطر مهربانیشان دوست داریم و یا نگران سفید شدن مجسمه ها هستیم ، شهر دار رشت باید چه جور آدمی باشد ؟؟ این ناجی افسانه ای ، بایستی چه خصیصه ها و توانمندی هایی داشته باشد ، بسیار نگران کننده است که میشنویم ، به دنبال شهرداری هستند که تعهد محفلی و توان بستر سازی انتخابات مجلس آینده را برای افرادی یا نگرشی خاص داشته باشد ، به برخی از پیمانکاران برای تفویض پروژه های بزرگ متعهد باشد ، به برخی از سازندگان برای کاهش هزینه های جرایم ساختمانی و امتیازات مرتفع سازی متعهد باشد ، به برخی از افراد برای اعطای پست سازمانی و مزایای اداری متعهد باشد ، به برخی ار افراد ذی نفوذ برای اجرایی نمودن برخی پروژه های پر منفعت متعهد باشد و در عین حال پیرو و گوش بفرمان باشد .
و چه سخت است که همه از دستهای پشت پرده سخن می گویند و تا کنون هیچ پرده و پرده داری مشاهده نشده است ، اما اگر پشت پرده دستی هست ، به قطع و یقین این دست به فرد یا افرادی تعلق دارد که خوب می شنوند و دقیق می نگرند و نیک می دانند که شهر دردمند ما دیگر توان این بازی ها را ندارد ، این بازی ها ، یک زمین بازی سفت و امکانات مطلوب می طلبد ، تماشا چیان شاداب و سر حال می خواهد و رشت این روزها حوصله بازی ندارد ، رشت فقط شهرداری می خواهد که بتواند رشت را به روزهای طلایی خویش باز گرداند و چه تلخ است که می خواهیم به روزهای گذشته باز گردیم ، و چه زجر آور است که همگی به این باور رسیده ایم که این راهی که آمده ایم به ناکجا رسیده ، اینجا برای اوج گرفتن و تعالی رسیدن خیلی پست است ، و آنجا که بودیم جای بلند تری بوده ، ایستگاه دیروز ، سکوی بهتری برای ساختن رشت بوده ، رشتی که صدها میلیارد بدهی نداشت ، پرژه های ناتمام نداشت ، زیرساختهای فرسوده نداشت ، و هر چیزی سر جای خودش بود .
و امروز اگر به همین باور رسیده باشیم ، برنده ایم ، اگر سکان را بدست یک ناخدای طوفان دیده و با تجربه و جسور بسپاریم ، و همگی همراهیش کنیم ، اگربه خداوند توکل نماییم ، و به قدرت و شور جوانان مان و شعور پیشکسوتانمان ، اگر سیمرغ شویم می توانیم پرواز کنیم و پرواز بالی از جنس امید می خواهد .
دردهای رشت عزیز ، بیشتر از هر چیز به یک انسان موفق نیاز دارد ، فردی که از هوش و استعداد و حواسی بیش از شش حس انسانهای معمولی برخوردار باشد ، آنکه در او خلاقیت دیده شده باشد ، آنکه در این روزهای کمبود درآمد و پرواز هزینه ها بتواند معادلات برد برد طراحی نموده و سرمایه گذاران را به پروژه های زمین مانده این شهر علاقه مند نماید ، انکه از تهدیدهای شهرمان فرصت های طلایی خلق کند و جرات داشته باشد تا مشاورانی بزرگ تر از خود را به یاری بگیرد .
چه زیباست اگر شورانشینان شهرمان صادقانه بگویند کجا هستیم و در یک بازه زمانی مشخص تعهد دارند به کجا برسیم .| دکتر غلامرضا مقدسی دبیر حزب اراده ملت ایران و رییس دانشگاه علمی کاربردی خانه کارگر استان گیلان