دل نوشته حسین نیا؛ خداحافظ فرمانده

#گیل فام_آستانه_اشرفیه:

🥀🥀سال شصت ودو بود یا سه یاچهار
اوج جنگ’ جنگی که” دفاع مقدس” نام گرفت
یک روز از زیباترین ماه خدا
اسفند’
هوا بهشتی غنچه ها درخیال شکفتن
جوانه هادر ساقه وشاخه هایی که شیره زندگی قسمت میکرد در راه سبز شدن
وآسمان آبی یکدست
موشکهای رها شده را میتوانستی ببینی
نمیدانستی میمانی یا تمام میشوی
بازی مرگ وزندگی پنجاه پنجاه در برد وباخت
‘میدانستی اما هستند
رزمنده هایی که درشرایطی سخت با جانفشانی وتلاشی وصف ناپذیر مهره هارو جا به جا میکنند
تا باور زندگی وحیات را دراین روز ها که گویی آغاز ی دیگر بود
درتو تلقین کنند
وباید درآنجا میبودی تا بدانی جنگ ورزمنده جوانی که درمخیله اش جز دفاع از آبرو و ناموس کشور نمیگنجد
یعنی چه’

ما امروز
دریک صحنه همانند دریکی از زیباترین روز طبیعت
عزیزی را ازدست دادیم همان رزمنده روزگاران جنگ ومرگ وزندگی را
وچه غم انگیز!

”
بعداز انتخاب دکتر رمضانی به عنوان نماینده
به باز آفرینی نقش آن رزمنده جوان دیروز ومرد تجربه فراوان دیده امروز اما
اینک درکسوتی دیگر
برای خلق حماسه ای دیگر وحل مشکلات عدیده شهر مظلوم ومحروم بندرکیاشهر امیدوار شده بودم
لکن خداوند سرنوشت دیگری را رقم زد

”
خاطره ایثار و تلاشها
وپیگیریهای روانشاد دکتر رمضانی نماینده منتخب’ درذهن و یادمان
جاودانه خواهد ماند
ضایعه دردناک درگذشت این عزیز خستگی ناپذیر رابه خانواده محترمشان تسلیت میگویم
و برای آن به رحمت خدا رفته آرامش طلب مینمایم

🖋”حسین نیا”🌷🌷