به گزارش پایگاه خبری گیل فام به نقل از ترشیز خوان؛ برای فهم پدیدههای اجتماعی نیازمند شناخت رابطه آن با روندهای محیط پیرامونی است. بررسی ناآرامی اجتماعی در پاییز ۱۴۰۱ نشان میدهد که این ناآرامیها ارتباط معنادارای با تحولات جهانی در دو سطح عبارت است از:
در سطح خارجی
۱. جابجایی و شیفت تمدنی از غرب به شرق؛
جهان در حال تجربه مدلهای جدید از گزارهها، تحولات و تعاملات تمدنی جدید مانند: هجرت اربعین، پیمان شانگهای و برگزیت است که نشانگر شیفت تمدنی و انتقال مؤلفههای قدرت از غرب سیاسی و اقتصادی به شرق فرهنگی و اقتصادی است.
۲. تعارض مدلهای حکمرانی در منطقه؛
تلاش دو مدل حکمرانی سکولار حداقلی و نوعثمانی و پانتورانیسم با مدیریت اردوغان و مدل حکمرانی عشیرهای، خاندانی و دورهای حوزه جنوبی خلیج فارس تحت سلطه سعودیها، که خود را در رقابت با محور مقاومت تعریف میکنند.
۳. جابجایی ژئوپلیتیک قدرت جهانی؛
بروز و توسعه منازعات جدید و مؤثر بر تحولات آینده همچون منازعات غرب آسیا، قفقاز و شرق آسیا نشان از تغییر معادلات ژئوپلیتیکی دارد.
۵- توسعه کمی و کیفی محور مقاومت؛
به رغم تلاشهای مستمر و پر حجم نظام سلطه جهانی و استبداد منطقهای، رویکرد مقاومت به منطقهای و حتی سطح جهانی تسری یافته است. بگونهای که ایده عقب راندن نظام سلطه غربی از غرب آسیا و آمریکایی جنوبی در حال محقق شدن است.
ب) در سطح داخلی
۱. درهم آمیختگی شاخصهای ارزیابی عمل؛
درهمتنیدگی هنجارها و ناهنجاریهای اخلاقی، فرهنگی و اجتماعی منجر به گم شدن واقعیت و حقیقت در برابر شبه واقعیت و شبه حقیقت شده است.
۲. دوقطبی سازی اجتماعی و فرهنگی؛
تلاش مستمر برای تثبیت دوگانههای مانند: استبداد – استقلال، دیکتاتوری -آزادی، وراثت – ولایت، ایرانیت – اسلامیت، قومیت – ملیت و تمدن – تدین که منجر ایجاد شکاف در جامعه شده است.
۳. سیاهنمایی و تنفرزایی حداکثری در بین نسل جدید؛
تلاش مستمر چهل ساله رسانهها در تولید و تکثیر ناامیدی و تنفر منتهی به خشم در نسل جوان و نوجوان که به محض ایجاد فضا به خشونت فزاینده بر علیه نهادهای حکمرانی تبدیل شده است.
۴. افزایش رویکردهای عاطفی گرایانه و احساساتی؛
توسعه نامتوازن سهم و نقش جنسیتها و قومیتها در مناسبات فرهنگی، اجتماعی و سیاسی منجر به افزایش تحریکپذیری و کاهش تحملپذیری اقشار جامعه شده است.
۵. تلاش برای تخریب گفتمان انقلاب؛
تلاش مستمر و پر هزینه در تثبیت دروغگو جلوه دادن نظام در مواجه با مردم، که با هدف اعتبارزدایی و اعتمادزدایی از نهادهای حاکمیتی صورت میگیرد.
۶. حرکت از جهش آنی به جنبش جریانی؛
مبتنی بر تئوری شورای آتلانتیک – بازوی نرم ناتو – چون رخدادهای جاری در ایران یک حرکت مقطعی است، بایستی از طریق تصویرسازی مجازی و پشتیبانی رسانهای از اتفاقات جاری در ایران، استمرار آن در زمان و تبدیل غلیان هیجان لحظهای به حرکتی تخریبی و کنشگری ماندگار و هزینه ساز، هیجانات آنی موجود را به حرکت جریانی داریم.
۷. توسعه نقش و سهم رسانههای غیرخودی؛
افزایش رو به تزاید میزان تاثیرپذیری نسلهای نو از روایتسازیهای رسانههای ارتباطی و اجتماعی غیرخودی در کنار کاهش مستمر اعتبار رسانههای خودی زمینه را برای تحریف وقایع و انحراف در حقایق فراهم نموده است.
استنباط راهبردی
چهار دهه تلاشهای مستمر حریفان و معاندان برای تقابل نرم و تحمیل جنگ شناختی در بستر فنآوریهای ارتباطی و اجتماعی باعث شده است که در مؤلفههای معرفتی و ذائقه هویتی تغییر آرامی در جامعه مخاطبان شود. این تغییرات در نسل سوم و چهارم به گونهای که ما امروز شاهد هستیم بروز هنجارها و رفتارهای متفاوت در بخشی از نسل جدید هستیم؛ تغییراتی که با هنجارها و ارزشهای بومی – اسلامی تفاوت معناداری دارد.
بنابراین دلیل اصلی ناآرامیهای اجتماعی پاییز ۱۴۰۱، بیش و پیش از آنکه ماهیت امنیتی، سیاسی و یا حتی اقتصادی داشته باشد، ماهیت فرهنگی دارد که در عرصه ذهنی و ذائقه عاطفی منجر به تفاوت در رویکردها و تعارض میان دو سبک زندگی شده است.
ادامه دارد…