به گزارش پایگاه خبری گیل فام به نقل از ترشیز خوان؛ توفیق شد برای اولین بار پس از شهادت حاج قاسم سلیمانی بر سرمزارش حاضر شدم. پس از حضور بر سر مراز کوچک این مرد بزرگ، چند نکته توجهم را جلب کرد:
۱. انصاف نیست مرد بزرگی یا به تعبیر بهتر جهان مردی چون او را حداکثر در دو متر مربع تصور و تصویر کرد. لذا چقدر حقیر اندیشاند کسانی که مادیت را هدف انسانیت و مرگ را پایان حیات انسان میشمارند.
۲. ترکیبی از گونههای متنوع انسانها اعم از چهرههای مؤمن، چهرههای متفاوت و چهرههای عامیانه بر سر مزارش قابل مشاهده هستند. لذا چقدر محدودنگر و کوته بینند، برخی ظاهرنگران که چهره افراد را مبنای قضاوت دینداری و دینگریزی میگیرند.
۳. تنوع عجیبی از جملات حاج قاسم در مورد شهدای کرمان بر در و دیوار و سنگ قبور و یا در درون قاب عکس شهدا توجهم را جلب کرد که خود حکایت غریبی برایم بود. (او برای شهدای غیر کرمانی هم مطالب فراوان دارد) لذا درک ماهیت مجاهدتهای او و علت شهادت طلبی او در محتوای همین سخنان نهفته است.
بخشی از مضامین سخنان سردار شهید حاج قاسیم سلیمانی و در ارتباط با شهدای کرمان عبارتاند از:
شهید حسین یوسف الهی؛ عارفی که حضرت فاطمه الزهرا بشارت پیروزی والفجر ۸ را به او داده بود.
شهید میرحسینی؛ به تنهایی یک لشکر بود.
شهید حسین عالی؛ نوجوانی که افتخارآمیز بود.
شهید علی حاجبی؛ جلوه زیبای خلوص بیهمتا بود.
شهید مغفوری؛ امروز قبرش امامزاده شده است او هیچ شبی نافلهاش قطع نشد و برای حفظ بيتالمال موقع وضع حمل همسرش از وسیله نقلیه استفاده نکرد.
شهید مشایخی؛ در شب خوف کربلای ۵ گفت: اگر من خواستم عقب نشینی کنم من را با تیر بزنید.
شهید تاجیک؛ در معرکه کانال ماهی در میان صد شهید کمر خم نکرد.
شهید حاج علی محمدی؛ از جمله ۲۳ نفر آزادهای بود که دشمن را به سخره گرفتند بود.
شهید عظیمی؛ عارفی که دعای او دلها را میسوزاند.
شمسالدینی؛ پیرمرد ۷۰ ساله که غواص بود.
شهیدان مدافع حرم حسین بادپا، ا… دادی و جمالی؛ که ۲۵ سال برای رسیدن به محبوب، در انتظار و کمین شهادت نشستند.
استنباط راهبردی
بدون شک بخش بزرگی از صلابت مجاهدانه و عظمت مخلصانه حاج قاسم مدیون همراهی با شهدا، تأمل و تدبر او در مورد شهدا است که این مهم در سخنان او مستتر است. اما در میان این شهدا نقش و سهم شهید محمد حسین یوسف الهی آن شهید عارف و سالک، در حیات حاج قاسم افق گشایی از آینده بود. شهیدی که حاج قاسم وصیت کرد کنار او به خاکش بسپارند.
از نظر حقیر کارکرد جان حاج قاسم در صحنه واقعیت پایان یافت و کارکردهای خون حاج قاسم در عرصه حقیقت آغاز شده است. هرچند بخش مهمی از عظمت وجودی زمینی حاج قاسم محصول تدبر و تامل در عظمت وجود مثالی شهدا است ولی بدون شک خود حاج قاسم معلم تأمل و تدبر، خون او مبدأ تربیت شهدای آینده و کرامات او مغناطیس اوج دهی به حقیقت وجودی آیندگان خواهد شد.