او به اقدام سازمان محیطزیست کشور آذربایجان نیز اشاره میکند؛ موضوعی که از نظر درویش عاملی شد تا مسئولان ایرانی هم تکانی به خود دهند: «واقعیت مهمتر این است که اگر جمهوری آذربایجان به دنبال ثبت جهانی این جنگلها نمیرفت، دولتمردان ایرانی اصلاً به صرافت این کار نمیافتادند. خود من دهه گذشته در چندین جلسه حضور داشتم. مدیران ارشد سازمان جنگلها میگفتند چرا باید این جنگلها را ثبت جهانی کنیم؟ اگر این کار را کنیم، اختیاراتمان کم میشود. آن وقت دیگر اجازه بریدن درختها را نمیدهند.»
درویش در ادامه میگوید: «الان هم همانطور که با طرح «تنفس جنگلها» مقابله میکنند، با کارشکنی اجازه نمیدهند این طرح جهانی به هدف بنشیند، چون وقتی جنگلی را ثبت جهانی میکنیم دیگر نمیشود به آن دستدرازی کرد. نباید اجازه تغییر کاربری داد. نباید اجازه داد زباله وارد جنگل شود و شیرآبهها به جانش تزریق شوند. نباید به بهانه تولید بیشتر اراضی کشاورزی را وارد جنگل کرد. نباید اجازه داد دام وارد آن شود. اما متاسفانه نه عزمی برای مقابله با این موارد هست و نه ابزاری.»
این فعال محیطزیست امیدوار است که شاید بعد از این اتفاق مدیران داخلی در این زمینه کمی شرمنده شوند: «امیدواریم مدیران ارشد کشور در زمینه محیطزیست و منابع طبیعی بعد از ثبت جهانی این سرمایه بزرگ کمی شرمنده شوند. وقتی رئیس سازمان جنگلها میگوید اطفای حریق در جنگلها توجیه اقتصادی ندارد، حالا با این واکنش یونسکو چه جوابی دارد که به مردم و وجدانش بدهد؟ سالهاست که یک وسیله حرفهای برای اطفای حریق در جنگلها نخریدهایم و اگر آتشسوزی رخ دهد، یا باید دست به دعا شویم یا با بیل به جنگ آتش برویم. وقتی دنیا منابع طبیعی ما را به رسمیت میشناسد، کاش خودمان هم نشان دهیم که برای این سرمایهها ارزش قائلیم.»
هرچند به عقیده درویش، با این مدیریت نمیتوان امیدی به آینده طبیعت ایران داشت: «وقتی محیطزیست جزو اولویتها و ارزشهای کشور نیست چطور میتوان امیدوار بود؟ همین طرح انتقال آب از دریای خزر به سمنان چهار هزار درخت ارس هزارساله را قطع میکند. وقتی ارزشمندترین رویشگاه کشور را به خاطر طرح انتقال آب به خطر میاندازند، آیا دلشان برای جنگلها میسوزد؟ تا زمانی که مردم آگاه نشوند و مطالبهگری نکنند هیچ چیزی درست نمیشود. تا وقتی که به همان اندازه که برای قیمت مرغ و تخممرغ رگ غیرتمان بالا میآید، برای طبیعت کشورمان هم غیرتی نشویم هیچ چیزی عوض نمیشود.»
این فعال محیطزیست در پایان، علت انفعال مردم در مواجهه با موضوعات محیطزیستی را واکنشهای امنیتی حاکمیت و همچنین نبود عزمی برای آگاهیبخشی به مردم دانست: «مردم چطور باید به این موضوعات واکنش نشان دهند؟ حاکمیت چه تمهیدی برای اعتراض مردم نسبت به عملکرد یک دستگاه اندیشیده است؟ وقتی تجمعی ساده با چند پلاکارد نسبت به قتل یک خرس در مقابل پردیسان با بدترین رفتارهای امنیتی حراست سازمان محیطزیست روبهرو میشود. وقتی ورود یک NGO به قوه قضاییه برای شکایت مساوی با این است که به آنها بگویند سازمان شما ثبت نشده یا در لیست نیستید و در واقع سرکارشان میگذارند، چطور میشود واکنش نشان داد؟»
او در پایان اضافه میکند: «از سوی دیگر مردم کجا مجال آگاهی داشتهاند. اگر میبینید که یک دختر ۱۵ساله در اروپا باعث بیداری محیطزیستی در کل کشورش میشود به خاطر این است که او از کودکستان یاد گرفته باید برای حفظ سرمایههای طبیعی کشورش تلاش کند. اما آموزشوپرورش ایران حتی تاسیس مدارس طبیعت را هم در نطفه خفه کرد. با این مدیریت مردم آگاه نمیشوند و مردمی که آگاه نباشند نمیتوانند از مطالبات خود دفاع کنند.»
منبع : اعتماد آنلاین