به گزارش خبرنگار اقتصادی خبرگزاری فارس، اکران فیلم مستند مادرکشی، به کارگردانی کمیل سوهانی درباره بحران آب در ایران امروز در دانشکده رسانه فارس برگزار شد و پس از آن کارگردان این فیلم به همراه محمد درویش عضو هیأت علمی موسسه تحقیقات، جنگل و مراتع کشور به سوالات حضار درباره دلایل بحران آب در ایران و راهکارهای آن پاسخ دادند.
فیلم مادرکشی به بحران بیآبی از دیدگاه کشاورزان، صنعتگران و سایر مشاغل مرتبط به تصویر کشیده شده و علتهای ایجاد بیآبی و پیامدهای آن بررسی شده است. این فیلم نگاهی آسیبشناسانه به وضعیت آب در ایران دارد و با رویکرد پژوهشی میکوشد ضمن به تصویر کشیدن علل به وجود آمدن این بحران در ایران نتایج آن را بررسی کند.
در این مستند به نقد سدسازیهای بیرویه، دخالت در اکوسیستم طبیعی، حفر بیرویه چاه عمیق، انتقال آب بین حوضههای آبریز، از بین بردن منابع آب زیرزمینی، بهرهوری پایین و برنامهریزی غلط در کشاورزی، جایگزینی مدیریت متمرکز دولتی بهجای مدیریت مردمی و بومی، تأکید شده است.
در این مستند به مشکلات دریاچه ارومیه، تالاب هامون، سپیدرود، کارون و سدهای آن و سد پرحاشیه گتوند و انتقال آب زایندهرود نیز پرداخته شده است.
در این نشست هر دو کارشناس افراط در سدسازی را در سالهای گذشته زیر سوال بردند و سدسازیهای بیرویه را عامل مهم در خشکسالیهای امروز کشور مطرح کردند.
درویش عضو هیأت علمی موسسه تحقیقات، جنگل و مراتع کشور معتقد بود که سدسازی در حد نیاز برای کشور قابل قبول و منطقی است اما طی سالهای گذشته حجم سدسازیهای کشور بیش از ۱۰ برابر نیاز کشور بوده است.
به گفته این کارشناس میزان آب مورد نیاز برای شرب، کشاورزی و بهداشت ۸ میلیارد مترمکعب است و اما حجم سدسازیهای ما به ۸۰ میلیارد مترمکعب رسیده و میخواهند این حجم را به ۱۲۰ میلیارد مترمکعب برسانند.
در این میان کمیل سوهانی اعتقاد داشت که سدسازی در دنیای مدرن امروز ناشی از نوعی از نگاه به عالم و طبیعت است که تمایل به تسلط و بهرهکشی دارد و ما هم به ناچار گرفتار این نگاه و نگرش به عالم شدهایم، اگر زمانی قنات پاسخگوی زندگی سنتی انسان ایرانی بود، امروز در دوران مدرن باید با استخراج مفاهیم و ارزشهای حاکم بر این فنآوری سنتی، به بازتولید آن در دانشگاهها و مراکز علمی پژوهشی بپردازیم و این کاری است که به سالها تلاش و کار دستهجمعی اهل دانش و تفکر در این سرزمین نیاز دارد.
همچنین در این نشست اشاره شد که تصمیمگیران و سیاستگذارانِ ما طی سالهای گذشته سیاستی خردمندانه در مورد سدسازیها نداشتند و همواره پیمانکاران توانستهاند با فریب دادن آنها و دادن آدرسهای غلط ایشان را به ساخت و ساز سدها ترغیب کنند.
کمیل سوهانی معتقد است که در تاریخ توسعه ایران هیچگاه ارتباط منطقی بین سه نهاد دولت، ذینفعان و پیمانکاران و مجریان وجود نداشته است. پیمانکاران به خاطر اینکه منافع خودشان را دنبال میکردند، توانستهاند به هر نحوی با دادن آدرسهای اشتباه روند سدسازی در کشور را به صورت افراطی ادامه دهند.
سوهانی در ادامه گفت: دستکاریهای زیادی در سالهای گذشته در طبیعت انجام شده است درحالیکه طبق نظریه آشوب، طبیعت همانند یک سیستم است که اجزای مختلف آن در ارتباطِ دائم و پویا با یکدیگر بوده و این اجزا نمیتوانند جدا از یکدیگر عمل کنند. نظریه آشوب که بر مبنای پدیده اثر پروانهای در دهه ۶۰ و ۷۰ میلادی مطرح شد ، معتقد است اگر پروانهای در جنگلهای برزیل به پرواز درآید، حرکت بالهای آن میتواند طوفانی را در ایالت تگزاس آمریکا ایجاد کند. بدین ترتیب تغییرات جزئی در طبیعت میتواند نتایج و اثرات بسیار بزرگ و غیر قابل کنترل به بار آورد. این به معنای نفی بوجود آوردن هر گونه تغییر در طبیعت نیست بلکه بدین معناست که هر تغییری در طبیعت باید بیشترین هماهنگی را با کلیت سیستم داشته باشد و متواضعانه با کلیت سیستم به تعامل بپردازد.
اما متأسفانه در سالهای گذشته اکثر پروژههایی که اجرا شد هیچ هارمونی و هماهنگی با طبیعت نداشته و مدعیانه به دنبال تسلط بر طبیعت بودهاند که این نوع مواجهه با طبیعت به ناچار به عکسالعملهای سخت از طرف طبیعت منجر خواهد شد. وقتی به خانهی رود تجاوز میشود باید انتظار طغیان و انتقام از رود را داشته باشیم.
وی با بیان اینکه تکنولوژی و فنآوری نیاز هر جامعهای است گفت: ما با فنآوری مخالف نیستیم، اما فنآوریهایی که ما در سالهای گذشته وارد کردیم چون بدون مطالعه و بررسی بوده و با اقلیم و زیست بوم و دانش چندهزار ساله بومی هماهنگی نداشته، اکثرا آسیبزا بودهاند.
به گفته این مستندساز تکنولوژی سد، آسیبزا بوده و هیچ هماهنگی با زیست بوم نداشته و اصلا در این مقوله هیچ نگاه سیستمی وجود ندارد. سدسازیها هم تغییرات سخت و بیرحمانهای در نظام هیدرولوژیکی و اکولوژیکی مناطق احداثشان ایجاد میکنند و هم نظام اجتماعی بهرهبرداران و ذینفعان را دگرگون و آشفته میکنند؛ سدها پوشش گیاهی، رژیم رودخانه، میزان ذخیره آب در آبخوانها، میزان تبخیر و میزان رطوبت و فرسایش خاک در بالادست و پایین دست خود را بیرحمانه تغییر داده و در یک نگاه سیستمی موجب بوجود آمدن تغییرات اقلیمی و تغییر رژیم بارش در این مناطق میشوند. از طرفی سدها با حذف ذینفعان و بهرهبرداران از نظام تصمیمگیری برای ساخت و احداث خود، نظام اجتماعیِ مبتنی بر مشارکت و مصرف بهینه را دگرگون میسازند.
وی با ارائه مثالی از فنون کشاورزی ایرانی گفت: ایرانیهای برای انتقال آب از رودخانه به زمینهای خود سنتی داشتهاند به نام “تیلون دادن” یعنی رنگی کردن آب، آنها آب را در هنگام انشعاب از رودخانه گِلآلود میکردند تا کمترین میزان تبخیر و فرونشست در مسیرِ انتقال آن به مزارع رخ دهد. این حساسیت نسبت به قطره قطره آب محصولِ یک نظام مشارکتیِ مواجهه با آب بود که سدها آن را از بین بردهاند. امروزه کشاورزانِ ما بیمحابا از آبهایی که از سدها سرازیر میشود استفاده میکنند و نسبت به مصرف بهینه آب حسی ندارند.
در ادامه این نشست، محمد درویش عضو هیأت علمی موسسه تحقیقات، جنگل و مراتع کشور هم گفت که در سالهای گذشته
توجهی به محیط زیست نشده است و سدسازیهای مختلف و افراطی در کشور محیط زیست را تخریب کرده است.
وی ادامه داد: تفکر استفاده از آب برای توسعه از دوره طاغوت وجود داشته و ما بهرغم اینکه انقلاب کردیم اما همچنان این تفکر را حفظ کردیم و هنوز ادامه دارد.
وی گفت: تعداد دشتهای معمولی ما اکنون از ۲۷ به ۴۵۰ رسیده است. دشتهای ما مرتب در حال فرونشست هستند و اگر دشتی به مرحله فرونشستی برسد، دیگر پایان کار است و خاک آن قابل استفاده نیست. تراز منفی آب از دهه ۱۳۴۰ در کشور شروع شده و اگر آن موقع فقط دشت خراسان با تراز منفی مواجه بود اکنون اکثر استانها حتی منطقه آبیبیگلو در استان اردبیل و در دامنه سهند و سبلان نیز با تراز منفی مواجه است. بنابراین در طول زمان چون سامانه هوشمندی نداشتیم نگرشهای ما در مورد استفاده آبهای روزمینی و زیرزمینی عوض نشده است.
درویش با بیان اینکه هنوز بسیاری هستند از خطاهای گذشته عبرت نگرفتند گفت: پس از سیل اخیر راه افتادهاند و میگویند باید سد بسازیم؛ چراکه اگر این سدها نبودند این سیلها خسارت بیشتری وارد میکرد و شهرها و روستاها را از بین میبرد و سدها جلوی سیلهای مخرب را گرفتند. اینها کسانی هستند که میخواهند از آب گلآلود ماهی بگیرند. آنها نگران هستند که مبادا تجارتشان را از دست بدهند؛ چراکه سدسازیها برای آنها سود سرشاری داشته است.
وی در انتقاد از این نوع صحبتها معتقد است که طرحهای آبخیزداری و آبخوانداری میتواند بهترین گزینه برای مهار این سیلها باشد اما در سالهای گذشته هیچ توجهی به آن نشده و تنها به سدسازی پرداختهاند.
وی ادامه میدهد چگونه در مسیر ۱۵۰۰ کیلومتری رود کارون که مساحت آن بیش از ۵ برابر کشور لبنان است، هیچ موانع طبیعی در برابر این رودخانه خروشان ایجاد نکردهاند و اجازه دادیم دبی آب به ۸۰۰۰ مترمکعب در ثانیه برسد که شرایط فوقالعاده مخرب و بحرانی میتواند ایجاد کند.
درویش معتقد است: سیاست ما در قبال سدسازی طی سالهای گذشته به پیشگیری توجهی نداشت؛ یعنی تنها اجازه میدادیم آبها در مخازن سد جمع شود درحالیکه میتوانستیم با روشهای پیشگیری و با راهکارهای آبخیزداری و آبخوانداری آبها را در سفرههای زیرزمینی نفوذ بدهیم که اولا سیلی شکل نمیگرفت، ثانیا آبهای ما در سفرههای زیرزمینی جمع میشد.
وی با اشاره به اینکه از ظرفیتهای کشور استفاده خوبی نشده است، گفت: دانشمندان به نامی داریم که از سازمان ملل جایزه گرفتهاند. آنها باغها و طرحهای آبخوانداری را به عنوان یک الگوی بسیار مناسب برای مهار سیل و نفوذ آب به داخل زمین اجرا میکنند، اما هیچ وقت از تجربههای آنها استفاده نکردیم. ما اجازه دادیم ۳۰ درصد وسعت رویشگاههای زاگرس نابود شود و انتظار داریم که با این وضعیت جلوی سیل گرفته شود، ۲۰ تا ۳۰ درصد درختان بلوط را در زاگرس از دست دادیم و هیچ وقت نهالکاری جدید نکردیم،همین الان به زاگرس بروید نهال جوان کمتر میبینید.
عضو هیأت علمی موسسه تحقیقات، جنگل و مراتع کشور ادامه داد: اجازه دادیم در زیرشکوبهای زاگرس کشاورزی انجام دهند، زمینهای شیبداری که آمدند شخم موافق شیب انجام دادند و فرسایش خاک را تشدید کردند که این خاک نمیتواند در مقابل روانآبها مقاومت کند.
درویش ادامه داد: در سالهای گذشته فشار دام بر جنگلهای زاگرس سه برابر ظرفیت شده و این جنگلها و مراتع توان نگهداری هرزآب را از دست دادند.
وی در ادامه با تأکید بر اینکه در سدسازیها به کشور خیانت شده است، گفت:امروزه مسئولان عالیرتبه را کنار سدها میبرند و دبی آب ۸۰۰۰ مترمکعب را نشانشان میدهند و میگویند اگر این سدسازیها را انجام نمیدادیم چگونه میتوانستیم جلوی این سیل را بگیریم. آنها مسئولان را هم گول میزنند؛ چراکه این حرف اساس علمی ندارد. ما نباید اجازه دهیم چنین سیلی با این حجم آب ایجاد شود که راهکار علمی دارد اما در سالهای گذشته هیچگاه به آن عمل نکردیم.
درویش در پاسخ به یکی از حضار که پرسید آیا همه سدسازیها اشتباه بوده است، گفت: من نمیگویم همه سدسازیها اشتباه بوده است اما تا این اندازه نیاز به سدسازی نداشتیم. ما تا ۴۰ میلیارد مترمکعب آب نیاز داریم و تا این میزان سدسازی هم کسی مخالفتی نمیکند، مثلاً سد دز، زایندهرود سدهای خوبی هستند. منظور این است که هرجا که برای تامین آب شرب چارهای جز سدسازی نداشته باشیم و بتوانیم با این کار جلوی مهاجرت را بگیریم، این سدسازی درست است اما در سالهای گذشته سدسازیهای بدون ارزیابی و با جانمایی نامناسب به شدت به کشور ضربه زده است. اکنون ظرفیت سدسازیها را به ۸۰ میلیارد مترمکعب رساندهاند و میخواهند آن را به ۱۲۰ میلیارد مترمکعب افزایش دهند.
وی با انتقاد از حرفهای دوگانه برخی مسئولان گفت:حرفهای دوگانه مسئولان و نداشتن استقلال رای هم یک آسیب است؛ مثلاً عیسی کلانتری در همین فیلم مادرکشی از این سدسازیها و انتقال آب انتقاد میکند و کسانی را که این کار را انجام دادهاند به عنوان مهندس نادان تلقی میکند، اما اکنون که خودش بر مسند ریاست سازمان محیط زیست نشسته است، مجوز انتقال آب سمنان، سد شفارود، انتقال آب ارس به ارومیه و… را میدهد، بنابراین سیاستهای دوگانه این کشور را تحت تأثیر قرار میدهد. همین آقای کلانتری معتقد بود که ۹۶ درصد آبهای تجدیدپذیر ما استفاده میشود، اما در این دوره که خود رئیس سازمان محیط زیست است همه حرفهای گذشته را فراموش کرده است.
یکی از حاضرین پرسید که اگر به گفته شما زمانی که قنات داشتیم همه چیز خوب و معمولی بود، چرا اکنون دولت دخالت کرده است، گفت: آن زمان ۶۵ پارچه قنات داشتیم که میتوانست ۲۰ میلیارد مترمکعب آب را به سطح زمین بیاورد. آنچه امروزه کارشناسان متوجه شدند این همان میزان آبی است که این کشور برای تامین نیاز غذایی خودش نیاز دارد و بیش از این هم نباید تولید کند.
وی ادامه داد: در شرایطی که کارشناسان معتقدند تحت فشار قرار دادن منابع آب برای تولید بیشتر محصولات کشاورزی منطقی نیست، مجلس در برنامه ششم مصوب کرده که ۵۰۰ هزار هکتار از اراضی کمبازده را به اراضی کشاورزی سودده تبدیل کنند و اینها نشان میدهد که نظارت دولت هوشمندانه نیست.
درویش با اشاره به صحبتهای یکی از کارشناسان در فیلم مادرکشی گفت: این کارشناس به درستی مطرح کرد که پسته به عنوان سودآورترین محصول کشاورزی کشور که سالانه ۳ میلیارد دلار درآمد ارزی دارد، معادل ۸ میلیارد دلار آب استفاده میکند، بنابراین کشاورزی ما سودده نیست.
وی با بیان اینکه در تولید محصولات کشاورزی از ابزارهای علمی و فنی کمتر استفاده شده است، گفت: بر اساس آمارهای خود وزارت جهاد کشاورزی از نظر ضریب نفوذ نرمافزار به بخش کشاورزی، ایران بین ۱۸۷ کشور در جایگاه ۱۷۰ قرار دارد.
وی ادامه داد: نیاز ۸۰ میلیون جمعیت کشور تنها ۵۰ میلیون تن غذا است و سوال این است بر اساس آمار وزارت جهاد امسال و سال گذشته ۱۲۰ میلیون تن غذا تولید کردیم، پس این غذا کجا رفته است؟
وی ادامه میدهد: پاسخ بدیهی است. ۳۰ درصد غذای تولیدی کشور از بین میرود و عملا ۲۷.۶ میلیارد مترمکعب آب را به دست مصرفکننده نمیرسانیم.
وی ادامه داد: به جای اینکه دولت بیاید و جلوی این گونه فساد و ضایعات محصولات کشاورزی را بگیرد، مرتب به افزایش تولید یعنی افزایش مصرف آب دامن میزند.
در ادامه این نشست کمیل سوهانی مستندساز با بیان اینکه دولت باید با بهرهبرداران تعامل بیشتری داشته باشد، گفت: ارتباط دولت و پیمانکاران با ذینفعان در حال حاضر قطع بوده و نظام تصمیمگیری کشور خود را تسلیم پیمانکاران کرده است.
یکی از حاضرین با طرح این سوال که اگر سدسازی انجام نمیشد میتوانستیم با سیلهای اخیر مقابله کنیم، درویش پاسخ داد: روشهای آبخوانداری و آبخیزداری بهترین روش مقابله است. سال ۲۰۰۴ از سوی سازمان ملل، کارشناسان ما در این باره جایزه گرفتند. این کارشناس خبره طرحهای مهمی را به صورت پایلوت انجام میدهد اما کسی نیست از نظرها و ایدههای آنها استفاده کند.
وی ادامه داد: محاسبه کردهایم مناطق آبرفتی که درشتدانه هستند ۱۵ تا ۲۰ برابر ظرفیت سدهایی که ساختیم، به روش آبخوانداری میتوان آب جمع کرد و هزینه آنها هم یک دهم سدسازیها است. با این روشها میتوانیم با افزایش نفوذ آب در داخل ضریب هرزاب را هم کاهش دهیم.
درویش افزود: دلیل اصلی خسارت در سیل اخیر این بود که مجوزهای بیرویه داده شده بود. بستر رودخانهها را ساخته بودند. ساختمانهایی را به صورت غیرقانونی بنا کرده بودند که همه اینها باعث شد مسیر آب در روند طبیعی خود نباشد.
وی همچنین ادامه داد: در سالهای گذشته ساخت و سازها هم هیچ استاندارد و استحکامی نداشته است، به طوری که در سیل اخیر ۵۷ پل زیر ۲۰ سال در لرستان تخریب شد اما پل هزار ساله پلدختر تخریب نشد و این نشان میدهد که چه جنایتی را در سالهای گذشته انجام دادهاند.
درویش تصریح کرد: اسماعیل نجار رئیس سازمان بحران چه خوب گفت که سدسازیهای ما در گذشته نه بر اساس دبی رود، بلکه بر اساس دبی جیبمان بوده است.
کمیل سوهانی هم در ادامه افزود: در اینباره که به جای سدسازی چه کارهایی باید انجام شود، باید گفت سوال بسیار مهمی است که سالها باید در دانشگاهها و پژوهشگاهها بر روی آن بحث شود و یک روش خردمندانه در اینباره باید اتخاذ شود اما آنچه مسلم است طی سالهای گذشته پیمانکاران سر سیاستگذاران و مردم کلاه گذاشتهاند و همین الان هم کلاه میگذارند. آنها را کنار سدها میبرند و القا میکنند که هیچ کاری غیر از سدسازی نمیتوان انجام داد، اما واضح است که سدها سختترین و آسیبزاترین روش برای کنترل سیل و سیلاب است.
وی ادامه داد: در سدسازی هیچ احترامی به اقلیم گذاشته نمیشود و کسانی که مجریان این طرحها هستند بیشتر هوای جیب خودشان را دارند تا اقلیم و زیست بوم .
در ادامه این نشست خبرنگار فارس از عضو هیأت علمی موسسه تحقیقات، جنگل و مراتع کشور سوال کرد که اگر آبخوانداری و آبخیزداری راهکار مورد قبول برای جلوگیری از وقوع سیل و به نوعی در مقابل سدسازی بوده، چرا طی سالهای گذشته انجام نشده است و اصولا چه موانعی سر راه این اجرا بوده است، گفت: مسئله این است که در سالهای گذشته به نظرات کارشناسان و ایدهپردازان این حوزه توجهی نکردند. مثلاً آقای کوثری را که در این حوزه بسیار فعالیت کرده و در دوره سازندگی از ایشان تقدیر شد، کنار گذاشتند.
بودجهای را که برای آبخوانداری تصویب شده بود به سرانجام نرسید؛ چراکه با اجرای این طرحها بیزینسهای دلربا که برای عدهای سود داشت، از دست میرفت و آن ۱۰۰ هزار مهندس با نفوذهایی که داشتند اجازه نمیدادند این کارها انجام شود. مثلاً چیتچیان وزیر سابق نیرو را به خاطر جملهای که گفته بود در سدسازیها افراط کردهایم برکنار کردند. بنابراین وجود مافیای سدسازیها هیچ وقت اجازه انجام کار دیگر را نمیداد.
خبرنگار فارس مطرح کرد که آیا اکنون تعارضی بین وزارت نیرو و وزارت جهاد در مدیریت آبخیزداری وجود دارد؟ و گفته میشود وزارت نیرو با طرحهای آبخیزداری وزارت جهاد مخالفت میکند، درویش پاسخ داد: اخیرا نامهای از وزیر نیرو منتشر شد که به مدیرکل جهاد کشاورزی چهارمحال و بختیاری اعتراض میکند که طرحهای آبخیزداری این منطقه ورودی به سد زایندهرود را کم کرده، مفهوم آن این است که برای وزارت نیرو این طرحها مهم نیست و میخواهند آب را پشت سدها جمع کنند و بفروشند.
خبرنگار فارس درباره اینکه آیا میتوان در طرحهای آبخیزداری از درختان مثمر استفاده کرد، گفت: کشت گیاهان مثمر در دامنهها اصلا توصیه نمیشود و میتواند به شدت خطرناک باشد. میزان آفات و خسارات افزایش یافته و نرخ فرسایش بالا میرود. اگر کسانی هم تاکنون کاشتهاند پشیمان شدهاند.
درویش در پاسخ به سوال دیگر خبرنگار فارس که جنابعالی چگونه میگویید ۵۰ میلیون تن محصول کشاورزی نیاز کشور را تامین میکند، درحالیکه سالانه با تولید و واردات ۱۵۰ میلیون تن در این کشور غذا مصرف میشود و چرا موضوع نکاشت را مطرح میکنید، درحالیکه میتوان از گزینههای افزایش بهرهوری و الگوی مناسب کشت استفاده کرد، گفت: سالانه ۳۵ میلیون تن محصولات کشاورزی دورریز میشود و ۳۵ میلیون تن هم ضایعات داریم. بنابراین ۷۰ میلیون تن محصول کشاورزی به دست مصرفکننده نمیرسد و طبیعی است که از این ۱۵۰ میلیون تن رقم اندکی به دست مصرفکننده میرسد و در کنار این مسائل هست که برخی فریاد میزنند باید محصولات تراریخته باشد و یا سدسازی صورت گیرد.
وی همچنین درباره موضوع نکاشت هم پاسخ داد: من موضوع نکاشت را مطرح نمیکنم بلکه به مدیریت مصرف اعتقاد دارم.
در ادامه نشست کمیل سوهانی در پاسخ به این سوال که آیا میتوان بدون سدسازیها آب مورد نیاز صنعتی مانند فولاد کشور را تامین کرد، گفت: باید سالها بررسی و تحقیق شود و الگوهای بهتری را ارائه داد اما در حال حاضر کسانی که از این وضعیت سود میبرند اجازه تصورِ الگوی جایگزین را نمیدهند.
وی ادامه داد: حداقل عمر قناتهای ما ۴۰۰ سال است اما سدهای ما در بهترین حالت ۶۰ – ۷۰سال عمر دارند. این تفاوت یک فنآوری پایدار و متواضع با یک فنآوری نمایشی و آسیبزا است. هزاران سال است که قناتسازی در تاریخ ما جای دارد، اما ما ترجیح دادیم که کارهای اشتباه دیگران را ترجمه کنیم و در کشور پیاده کنیم به جای اینکه به تاریخ، اقلیم و زیستبوم خودمان پایبند باشیم.
انتهای پیام/