رویکرد کوتوله پروری مانند بیماری مزمنی در بدنه مدیریتی کشور رسوخ و نهادینه شده است. یکی از دلایل اصلی ناکارآمدی دولتها و نارضایتی مردم، وجود این رویکرد خطرناک مدیریتی در آنهاست.
رویکرد کوتوله پروری!
به نظر میرسد اکثر این دولتها در یک رویکرد به نام ” رویکرد کوتوله پروری” اشتراک دارند. این رویکرد در دولتهای مختلف دارای شدت و ضعف بوده ولی متأسفانه در سیستم مدیریتی ایران نهادینه شد. این نوع رویکرد مشکلات زیادی برای رشد و توسعه کشور ایجاد نمود و سرمایههای عظیم کشور ازجمله ثروت بزرگ نیروی جوان، نفت و گاز و… را نابود کرد.
ویژگیهای مشترک مدیران کوتوله:
*فاقد دانش، توانایی و شایستگی لازم هستند ولی با اطلاعات سطحی که دارند در مورد هر چیزی اظهارنظر میکنند.
*بیشتر وقتشان صرف جلسات بیثمر میشود.
*مدیران زیرمجموعه خود را از میان افراد ناتوانتر از خود انتخاب میکنند.
*حوزه مدیریتشان بهمثابه ملک شخصی است که بر اساس سلیقه و به فراخور زمان از آن هزینه میکنند.
*نگاهشان به مسند، نگاهی عنکبوتی است، بدان معنی که چینش زیرمجموعه را بر اساس بقا خویش انجام میدهند.
* لابی باشخصیتهای سیاسی مذهبی و بهویژه نمایندگان مجلس برای بقا پست، از وظایف روزمره آنهاست.
* قانون بقا پست در مورد آنها صادق است یعنی از دولتی به دولت دیگر همیشه مدیر میمانند و انگار مدیر متولد شدهاند.
* مانع رشد و ارتقا پرسنل زیرمجموعه خود شده و معیار ارتقا افراد را میزان نزدیکی و وفاداری میدانند.
*ریسکپذیر نبوده و در انجام امور به دلیل عدم آگاهی از قوانین، دستور مستقیم بر انجام یا عدم انجام کار نمیدهند و پاراف درخواستهای اربابرجوع معمولاً جملهی معروف “طبق مقررات” است.
*لابیگرهای خبرهای بوده و زندگیشان از رانتها تغذیه میشود.
* از بورس تحصیلی و مأموریتهای پرسود بهخوبی بهره میبرند.
*برای پربار نمودن رزومههایشان، ریاست هیاتهای ورزشی و … را برعهدهگرفته و مانع بزرگی در مقابل ورزشکاران حرفهایاند.
*علاقه شدیدی به برگزاری همایشهای بزرگ و پرهزینه و بیمحتوا دارند.
*مقدس معابی در وجودشان موج میزند. صف اول هر مناسبتی مینشیند و زاویه دید دوربین رسانهها را بهخوبی شناسایی میکنند.
* از بودجه دولت بعضی از رسانهها را اجیر و تبلیغات پر سروصدایی دارند.
* علیرغم نداشتن وقت کافی، رزومه پر پیمانهای از کتب و مقالات به چاپ رسیده دارند.
*بیرق آنها بر پشتبام خانهشان افراشته و جهت وزش باد را بهخوبی حس میکنند و به راحتی رنگ عوض میکنند.
*تشریفاتشان زیاد و دیدارشان برای مردم پرمشقت است و معطل گذاشتن مردم را نشانهی بالا بودن کلاس کاری و مشغلهی زیادشان میدانند.
*اگر در خطر عزل قرار گیرند، نزدیکترین دوستان خود را قربانی میکنند.
* آمار پردازان و مستندسازان حرفهای هستند و در مورد هر بحث بهجای پاسخگویی منطقی به بیان آمار گیجکننده و انحرافی و گاه نادرست رو میآورند.
* با ایجاد شبکههای مدیریتی بین بخشی، در امور استخدامی به داد و ستد پرداخته و بستگان خود را بهراحتی مستخدم دولت میکنند.
*ساعات آخر شب زمان لابی آنها است و تصمیمات فردایشان نتیجهی لابیهای دیشب آنهاست.
*اسپانسرهای خوبی برای انتخابات هستند.
*پرونده سازان حرفهای برای رقبای احتمالیاند.
*همزمان هم مدیر، هم دانشجو و هم استاد دانشگاه هستند.
*برای دیدار مدیران بالادستی هدایای ارگانیک میبرند.
*آهنگ انتظار گوشیهای تلفن همراه آنها بسیار معنوی و شامل سخن بزرگان است.
*در بوروکراسی و کاغذبازی استاد بیبدیل هستند.
نجات مدیریت کشور از دست مدیران کوتوله
رویکرد کوتوله پروری مانند بیماری مزمنی در بدنه مدیریتی کشور رسوخ و نهادینه شده است. یکی از دلایل اصلی ناکارآمدی دولتها و نارضایتی مردم، وجود این رویکرد خطرناک مدیریتی در آنهاست. حذف این رویکرد نیاز به عزمی جدی دارد و نجات مدیریت کشور از دست مدیران کوتوله، نجات کشور خواهد بود!